بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
انتظار شيرين
به نام خدا بالاخره هفته ٣٧ و ٣٨ رو تموم كرديم و امروز هفته ٣٩ شروع شد و ظاهراً شما قصد تشريف فرمائي نداريد و حسابي تو دل ماماني جا خشك كردي يه زره به فكر دل ما هم باش آخه جوجو طاقتمون تموم شده ميخواهيم ببينيمت چرا نميائي؟! بنده خدا بابات كه ميره سر كار هي زنگ ميزنه ميگه چي شد بيام دنبالت بريم بيمارستان زايمان كني منم ميگم امان از دست اين وروجك كه دلمونو آب كرد، اين روزها همه زنگ ميزنن و ميپرسن خبري نيست؟ چي شد؟ خلاصه شما خيلي ناز داري آقا پسر گل. توي اين دوهفته ٢ مرتبه رفتيم دكتر طبق معمول چك شدم و همه چيز خوب بود فقط يه مورد هست كه نگرانم كرده اون هم تپل شدن شما هست خانم دكتر گفت شكمت خيلي بزرگ شده و بايد بري سونو تا ببينيم وزن آقا ماهان ...
نویسنده :
راحيل و صباح
5:32
انتظار شيرين
به نام خدا سلام به پسر تپل مپلم اگر خدا بخواد هفته ٣٦ رو تموم كرديم و وارد هفته ٣٧ شديم جونم برات بگه تو اين هفته ماماني كلي اطلاعات جمع كرده در مورد زايمان و بعد از زايمان كه شامل حمام كردن و شير خوردن و كلاً نگهداري از شما گل پسر هر چند كه دكتر گفته داخل بيمارستان طرز صحيح شير دادن و حمام دادن شما رو به صورت عملي ياد ميدن اما كار از محكم كاري عيب نميكنه و چون قراره همون روزي كه به دنيا ميائي توي همون بيمارستان ختنه بشي بايد بيشتر مراقب شما باشم كه مشكلي برات پيش نياد عزيزم به اميد خدا. ديروز با بابائي رفتيم دكتر و طبق معمول دكتر همه چيز رو چك كرد و گفت همه چيز خوبه و صداي قلبت رو شنيديم دكتر دوباره برامون وقت سونوگرافي داد چون گفتن آقا ماها...
نویسنده :
راحيل و صباح
8:04